توضیحات
این کتاب در واقع بیان کننده داستانی برگرفته از زندگی واقعی قسمتی از مردم ترکمن می باشد، آتا به معنای پدر و بزرگ خانواده می باشد، ستون اصلی کتاب به معرفی تصمیمات بزرگ خانوادگی توسط مردان بر پایه احترام به نظر پدر می باشد.
قسمتی از کتاب: همه ساكت شدند. دراز كشيدم و رويم را از جمعيت برگرداندم و بي صدا گريه كردم يادم نمي آيد كي به خواب رفتم اما يادم هست كه خواب مادر و پدربزرگم را ديدم.
پدربزرگم با اینکه پیر و سالخورده شده بود اما بسيار تنومند و با ابهت بود. چهره اي سنگين داشت و محكم و بلند گام بر میداشت. طوري كه از طرز راه رفتنش هم مي توانستي انرژي بگيري. محاسنش تقریبا بلند و كاملا سفيد بود و هميشه” قليچ ” مشهور خود را به كمر می بست و بدون آن جایی نمیرفت. قليچي نقره اي با نگين هاي قرمزو سبز كه دسته و غلافش را مي آراست ويادگار گذشته پر غرورش بود و دست به دست مرداني كه به مقام خاني رسيده بودند چرخيده و حالا هم به پدرم رسيده بود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.